Friday, September 28, 2007

تصور کن

تصور کن
تصور کن رفته ای تا فراموش کنی اما خود فراموش شده ای
تصور کن رفته ای تا ببخشی اما خود بخشیده نشوی
تصور کن رفته ای تا نیازاری اما خود آزرده شدی
تصور کن که دیگر هرگز نتوانی تصور کنی
... تصور کن

1 comment:

Anonymous said...

سلام
اگه بازم ميخواي از اين شعرها بنويسي
همون بهتر كه هرگز نتوني تصور كني

افسانه