Thursday, January 8, 2009

زینت عبادت

متأسفانه ما در دوره ي بدي هستيم كه وقتي سخن از دعا و دعا كردن مي رود، آنچه در ذهنمان تداعي مي شود مانع فهميدن معني درست دعا مي گردد. معمولاً ما آدم هايي را ديده ايم كه يا دعا مي كنند و عمل نمي كنند يا اينكه عمل مي كنند و دعا نمي كنند. ما عمل نمي كنيم و دعا مي كنيم كه خدا ما را موفق بدارد، خدا سعادت دنيا و آخرت را به ما عطا كند، نعمت دنيا را بدهد، نعمت عافيت را بدهد و اينها ... . ما از اين همه هم هيچ چيزش را نداريم بعد مي گوييم پس اين چه دعائي است؟ آنها را هم مي بينيم كه همه ي اينها را دارند يا خيلي از اين چيزها را در دنيا دارند ولي دعا نمي كنند، اينست كه در ذهن روشنفكر تزلزلي نسبت به ارزش دعا ايجاد شده است
ولي ما زيباترين چهره ها را نديده ايم كه در اوج شعور، اوج آگاهي، در اوج مسئوليت، انجام مسئوليت، فداكاري و قبول مرگ تا قله ي شهادت رفتند و در همان حال كه الهام بخش شهامت، دليري، صبر، شمشير زدن و شمشير خوردن و در اوج نبوغ و شعور بودند، آري در همان حال عاجزانه خاشعانه نيز به خاك افتادند و در برابر معبود نيايش كردند. ما اين گونه چهره ها را نديده ايم، تا بفهميم كه خضوع و خشوع دعا و پرستش، در چهره ي سري كه به دنيا و عقبيٰ فرو نمي آيد، چقدر زيباست. ما هميشه آدم هاي عاجز را در دنيا ديده ايم كه دعا مي كنند و در قيافه ي آدم عاجز هيچ چيز زيبا نيست، براي اينكه آدمي اگر خائن باشد انسان است اما خيانتكار، وي اگر متملق و عاجز باشد اصلاً انسان نيست. آن وقت در چهره ي او دعا چگونه مي تواند زيبا باشد؟ دعا در چهره ي مرداني مثل "علي" زيباست كه از شمشيرش مرگ مي بارد و از زبانش ناله عاجزانه و از چشمش اشك، اين زيباست
زيباترين روح پرستنده امام سجاد، از معلم شهید دکتر علی شریعتی

No comments: