Saturday, September 26, 2009

خدمت خلق

یکی در بیابان سگی تشنه یافت ، برون از رمق در حیاتش نیافت
کله دلو کرد آن پسندیده کیش ، چو حبل اندر آن بست دستار خویش
به خدمت میان بست و بازو گشاد ، سگ ناتوان را دمی آب داد
خبر داد پیغمبر از حال مرد ، که داور گناهان او عفو کرد
سعدی رحمت الله علیه
می اندیشیم که اگر خداوند متعال تا بدین حد قدردان خدمت به بندگانش است، با افرادی که به آدمیان خدمت کنند چه مهربانی ها کند

1 comment:

Anonymous said...

سلام رامین جان
خدا قوت ممنون از اطلاعات و مطالبی که مینویسی.
مدتی است است که خواننده وبلاگت شدم.گفتم تشکر کنم از مطالبت که حتی برای من که ساکن ادلید هستم گهگاه تازگی داره

پیروز و تندرست باشی
فرشید